ICT (Inner Circle Trader) یک سبک معاملاتی حرفهای است که بر تحلیل رفتار واقعی بازار از دید مؤسسات مالی و بانکها تمرکز دارد. برخلاف روشهای تحلیلی سنتی، این سبک به “پشت پرده حرکات بازار” میپردازد و نحوه استفاده از “دستکاریهای بازار” (Market Manipulation) به نفع خود را به شما میآموزد.

استراتژی ICT چیست؟
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که بلافاصله پس از باز کردن یک معامله، قیمت دقیقاً در خلاف جهت پیشبینی شما حرکت کرده و حد ضررتان فعال شده باشد، اما سپس در همان جهت مورد انتظار ادامه مسیر دهد؟ این اتفاقی نیست؛ بلکه بخشی از “بازی هوشمندانه بانکها و مؤسسات مالی بزرگ” یا همان “اسمارت مانی” (Smart Money) است. خبر خوب این است که شما میتوانید این بازی را یاد بگیرید و همراه با اسمارت مانی معامله کنید. استراتژی ICT (Inner Circle Trader) دقیقاً با همین هدف توسط مایکل هادلستون توسعه یافته است. این روش به شما میآموزد که چگونه از حرکات واقعی بانکها و مؤسسات مالی برای انجام معاملات سودآور بهره ببرید.
مفاهیم کلیدی در استراتژی ICT
برای درک و استفاده از استراتژی ICT، آشنایی با مفاهیم زیر ضروری است:
نقدینگی (Liquidity):
به نقاطی در بازار گفته میشود که حجم بالایی از سفارشهای معلق، بهویژه حد ضرر معاملهگران خرد، در آنجا قرار گرفته است. بانکها و اسمارت مانی اغلب “نقدینگی” را “شکار” میکنند. نقاط کلیدی نقدینگی شامل بالای سقفها و زیر کفهای قبلی (محل قرارگیری حد ضررها)، نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت مهم، و مناطقی است که معاملهگران خرد حد ضرر خود را میگذارند.

مناطق سفارش (Order Blocks):
این مناطق نشاندهنده “ردپای بانکها” در چارت هستند و محلی هستند که مؤسسات مالی سفارشهای بزرگ خود را وارد کردهاند و اغلب شروعکننده حرکتهای قوی بازار محسوب میشوند. Order Blockها معمولاً پس از کندلهای بزرگ صعودی یا نزولی ایجاد میشوند، در نزدیکی مناطق نقدینگی و حد ضررهای فعالشده قرار دارند، و قیمت اغلب به این نواحی بازمیگردد تا دوباره در همان جهت حرکت کند.
شکستهای ساختاری (Break of Structure) :
BOS زمانی رخ میدهد که بازار یک سقف یا کف مهم را شکسته و بالای/زیر آن تثبیت شود که نشانهای از “تغییر روند معتبر” است. شکست سقف مهم و تثبیت بالای آن نشاندهنده روند صعودی، و شکست کف مهم و تثبیت زیر آن نشاندهنده روند نزولی است.


مناطق عدم تعادل بازار (Fair Value Gaps):
FVG به مناطقی گفته میشود که قیمت در آن بدون تعادل حرکت کرده و یک فضای خالی بین کندلها ایجاد شده است. این مناطق معمولاً بین دو کندل بزرگ صعودی یا نزولی و پس از حرکتهای انفجاری دیده میشوند. قیمت در آینده تمایل دارد برای “پر کردن” این فضای خالی به این مناطق بازگردد.
تایمینگ در ICt
یکی از ویژگیهای مهم استراتژی ICT، توجه به زمانبندی معاملات است. “بهترین تایمهای معاملاتی” برای شناسایی حرکتهای قوی اسمارت مانی شامل لندن سشن (۸ تا ۱۱ صبح UTC( برای شکلگیری حرکتهای قوی و نیویورک سشن (۱۲ تا ۳ بعدازظهر UTC( برای ادامه روند یا اصلاح قوی است. بعد از باز شدن نیویورک (۲ تا ۵ بعدازظهر UTC( نیز اغلب شاهد فیکمووها و نقدینگیگیری هستیم.
تفاوت بین اسمارت مانی و استراتژی ICT
مهم است که بین اسمارت مانی و استراتژی ICT تفاوت قائل شویم:
اسمارت مانی (Smart Money):
به “بازیگران بزرگ بازار” مانند بانکها، مؤسسات مالی و صندوقهای پوشش ریسک اشاره دارد. این نهادها به دلیل حجم سرمایه بالا، بر حرکت قیمتها تأثیرگذارند. آنها نقدینگی بازار را کنترل کرده، حد ضرر معاملهگران خرد را شکار کرده و سپس در جهت اصلی بازار حرکت میکنند.
استراتژی ICT:
یک روش تحلیلی است که “بر پایه رفتار اسمارت مانی” طراحی شده است. این استراتژی به معاملهگران خرد کمک میکند تا الگوهای معاملاتی بانکها را شناسایی کرده و به جای گرفتار شدن در دامهای آنها، همراه با جریان نقدینگی بزرگ معامله کنند.
تفاوتهای کلیدی:
- تعریف: اسمارت مانی شامل نهادهای بزرگ با نقدینگی بالاست، در حالی که ICT یک استراتژی مبتنی بر رفتار آنهاست.
- هدف: هدف اسمارت مانی کنترل نقدینگی و تأثیرگذاری بر بازار است؛ هدف ICT آموزش شناسایی و معامله در کنار حرکات آنهاست.
- ابزارها: اسمارت مانی به اطلاعات و نقدینگی دسترسی دارد و میتواند قیمت را دستکاری کند؛ ICT از مفاهیمی مانند نقدینگی، Order Blocks، BOS و FVG برای تحلیل استفاده میکند.
- روش ورود به معاملات: بانکها سفارشات خود را پنهان و با حجم بالا وارد میکنند؛ تریدرهای ICT پس از تأییدیههایی مانند برخورد قیمت به Order Block و تأیید BOS وارد معامله میشوند.
جمعبندی : اسمارت مانی همان نهادهای بزرگی هستند که نقدینگی بازار را کنترل میکنند، و استراتژی ICT ابزاری است که به تریدرها کمک میکند تا حرکات اسمارت مانی را شناسایی و در مسیر آنها معامله کنند.
چگونه با ICT معامله کنیم؟ (استراتژی عملی)
طبق منابع، گامهای کلی برای معامله با استراتژی ICT به شرح زیر است:
پیدا کردن نقدینگی:
سقفها و کفهای مهم را شناسایی کنید و ببینید کجا احتمال وجود حد ضررهای زیاد و نقدینگی بالا هست.
پیدا کردن Order Block:
پس از یک حرکت قوی، به دنبال مناطقی بگردید که قیمت ممکن است به آنها واکنش نشان دهد.
تأییدیه BOS و FVG:
منتظر شکست ساختاری (BOS) بمانید. بررسی کنید آیا FVG یا گپ قیمتی وجود دارد که قیمت احتمالاً برای پر کردن آن بازگردد.
ورود در تایم مناسب:
هنگامی که قیمت به Order Block یا FVG بازگشت، وارد معامله شوید. حد ضرر را پشت Order Block و حد سود را در سطح نقدینگی بعدی تعیین کنید.
چرا ICT میتواند یکی از بهترین استراتژیهای فارکس و کریپتو باشد؟
استراتژی ICT به شما امکان میدهد:
- همراه با بانکها و مؤسسات مالی معامله کنید.
- از تلههای بازار و شکستهای فیک دوری کنید.
- ورود دقیق در بهترین زمان و مکان داشته باشید.
- از حد ضرر کوچک و حد سود بالا بهرهمند شوید.
مثال عملی:
در یک سناریوی معاملاتی فرضی با EUR/USD، ابتدا نقدینگی بالای سطح ۱.۱۰۵۰ (محل حد ضرر تریدرهای خرد) شناسایی میشود. پس از حرکت صعودی و سپس نزولی قوی، یک Order Block و یک Fair Value Gap (FVG) در تایم ۱۵ دقیقهای دیده میشوند. ورود در زمان مناسب (نیویورک سشن)، قرار دادن حد ضرر پشت Order Block و حد سود در سطح نقدینگی بعدی (۱.۰۹۸۰)، میتواند منجر به سودی مانند ۵۰ پیپ با ریسک ۱۰ پیپ شود (ریسک به ریوارد ۱:۵). این یعنی “معامله با اسمارت مانی و فهمیدن بازی بانکها”.
حالا میتوانید یک چارت باز کرده و سعی کنید این مفاهیم را در بازار واقعی پیدا کنید.